عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

بر باد رفته

بر باد رفته 



آرزوی محبت در دلم یک آرزو شده
هوای سرد دلت در دلم زیر و رو شده
دلت با دلم بیگانه ، عشق برایمان مثل یک ویرانه
نه احساسی از سوی تو ، نه پاسخ احساساتم از دل تو
انگار هوای دلت مثل آن روزها نیست ، نمیخواهم بدانم که دیگر دوستم نداری و عشقی در دلت نیست
در کنار منی و بودنت را حس نمیکنم ، تو مال منی و تو را باور نمیکنم
آرزوی یک بوسه یا نوازشی از سوی تو را دارم ، منی که تنها تو را دارم
محبت کمرنگ تر از همیشه میشود ، این روزها دلت دلتنگ دلم نمیشود
به سوی تو می آیم و تو بی تفاوت ، شاید حسی به من نداری لابد
نمیدانم کجای زندگی ام ، هر نقطه از زندگی ام آشفته ام ، آشفته...
محبت را باید از تو گدایی کنم ، یا حتی در خیالم با عشق گریه و زاری کنم
تا شاید دلت سوخت برایم ، یا شاید دلت افتاد به پایم
محبت را میخواهم تا گرم شود خانه دلهایمان ، تا حقیقت شود دوباره این عشق پاکمان
سردی وجودت ، این بی وفایی و محبت بر باد رفته ، را نمیخواهم
دل من محبت میخواهد ، عشق میخواهد ، احساس و امید میخواهد نه یک لبخند ساده که آن هم از ته دلت نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد