عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

با توام ، ولی تنهایم

با توام، ولی تنهایم


با تو ، ولی تنها ، در کنار توام اما هنوز هم غرق هستم در رویا....
گاهی دلم میگیرد و نیست همدلی ، تو روبروی من نشسته ای و انگار نیست کسی!
چه فرق دارد بود و نبودت ، من که روزی بودم تنها آرزویت....
با توام ولی تنها ، حس نمیکنم بودنت را ، تنها میبینمت که بی خیالی و بی احساس...
و من مدت هاست که با تنهایی ام ، میگذرانم لحظه ها را به هر سختی باشد ،
گرچه شکایت میکند دلم از این لحظه های سرد...
گاهی نیاز دارم به یک آغوش گرم، گاهی نیاز دارم نوازشم کنی ، مرا غرق در آغوشت کنی
،اما تو هستی و من هم در گوشه ای ، انگار نه انگار تو هستی یک معشوقه ای....
با تو ولی تنها ، من هستم و دلم و یک دنیا... دنیای تاریک و هوای سرد دلم ، چه زود گذشت آن روزهای گرم گلم....
هستی و احساست نمیکنم ، اینجایی و لمست نمیکنم ، مثل یک شرابم و هیچگاه مستت نمیکنم...